ابزار تلگرام

تیک ابزارابزار تلگرام برای وبلاگ

حور چادری . . . - تیشه های اشک - پایگاه اشعار مذهبی ، اشعار مداحی، اشعار آئینی
سفارش تبلیغ
صبا ویژن

قالب وبلاگ

codebazan

تیشه های اشک - پایگاه اشعار مذهبی ، اشعار مداحی، اشعار آئینی

درباره ما


پایگاه تخصصی اشعار آئینی و مذهبی

نویسندگان

آمار بازدید وبلاگ

بازدید امروز :362
بازدید دیروز :563
کل بازدید ها :6141574

در محضر قرآن

سوره قرآن

در محضر شهداء

وصیت شهدا

مهدویت

مهدویت امام زمان (عج)

مطالب اخیر

لینک دوستان

آرشیو مطالب

عاشورا

دانشنامه عاشورا

احادیث موضوعی

حدیث موضوعی
تیشه های اشک - پایگاه تخصصی اشعار آئینی تیشه های اشک - پایگاه تخصصی اشعار آئینی تیشه های اشک - پایگاه تخصصی اشعار آئینی

جانها خموش بودِ، نفس ها گرفته بود
دلها برای حضرت زهرا گرفته بود

چندین صباح بود که آن حور چادری
جایی میان خلوت شبها گرفته بود

درامتداد ناله شب زنده داری اش
مهتاب ذکر ام ابیها  گرفته بود

اشکی که می فشاند، ز اندوه و درد بود
یا برکه ای بهانه دریا گرفته بود؟

می کرد یاد روز پر از ظلمتی که کفر
حق را ز دست حضرت مولا گرفته بود

او آمد از حقوق ولایت دفاع کرد
حیدر نرفت، تا کمرش را گرفته بود

می خواست تا مهار کند شعله را، ولی
هیزم زیاد بود، شر پا گرفته بود

آمد که در بیاید از آتش،ولی چو خار
مسمار در به سینه او جا گرفته بود

از یاس هم گلاب گرفتند عاقبت
لای دری که تاب تقلَّا گرفته بود
***حسین قربانچه***


نویسنده سائل در شنبه 91/1/19 | نظر
تمامی حقوق مادی و معنوی این وبگاه محفوظ و متعلق به مدیر آن می باشد...
<